- چابک دست
- تند کار
معنی چابک دست - جستجوی لغت در جدول جو
- چابک دست
- تندکار، زبردست، ماهر
- چابک دست ((~. دَ))
- ماهر، زبردست
- چابک دست
- Limberly
- چابک دست
- beweglich
- چابک دست
- спритно
- چابک دست
- zwinnie
- چابک دست
- agilmente
- چابک دست
- agilmente
- چابک دست
- ágilmente
- چابک دست
- agilement
- چابک دست
- อย่างคล่องแคล่ว
- چابک دست
- dengan gesit
- چابک دست
- بمرونةٍ
- چابک دست
- फुर्तीले
- چابک دست
- בזריזות
- چابک دست
- çevik bir şekilde
- چابک دست
- kwa haraka
- چابک دست
- দ্রুতভাবে
- چابک دست
- پھرتیلا طور پر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زبردستی، مهارت
ماهر زبردست
مهارت زبر دستی
تند کار، چابک دست کسی که در کارهایی که با دست میکند مهارت دارد چابکدستی، آنکه در امور سرعت و جلدی بکار برد تند کار، ماهر، تر دست، آنکه بی جهت بر روی دیگری دست دراز کند و او را بزند، آنکه هر کاری کند نا میمون و نا مبارک باشد کسی که دستش سبک باشد
زبر دست، جلد، چابک
چوبی که در دست می گیرند، عصا، دستوار، دستواره
چیره دست، چابک دست، تردست، زبردست، جلد و چابک، کسی که در کار خود زبردست و ماهر باشد، برای مثال سخن را نگارندۀ چرب دست / به نام سکندر چنین نقش بست (نظامی - ۱۰۳۸) ، هنرمند، شیرین کار
درستکار، کسی که کارهایش از روی راستی و درستی باشد، امین، درست کردار، راست کار، صحیح العمل
کسی که کاری را با تندی و چالاکی انجام بدهد، چابک دست، تند دست، تندکار، کسی که در کارهایی که با دست انجام می دهند چست وچابک باشد، کسی که بی سبب به روی دیگری دست دراز کند و او را کتک بزند، کسی که دست مبارک و خوش یمن دارد